ﺭﻭﺯﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﺁﻣﺪﻧﺖ
نگارجونی خوشکل مامانی بعداز3سال ازازدواجمون خدای مهربون توروبه ماهدیه کرد به تاریخ 13/9/91 و 3/12/2012 ساعت 1/5دقیقه ظهر روز2شنبه بدنیاقدم گذاشتی یکی ازشهرهای مونیخ ....ویه روزبرفی بودهمه جاکامل سفیدشده بود وخییییییلی ازاومدنت منوباباجونی خوشحال شدیم بعداینکه بدنیاامدی گذاشتنت روقلبم خییلی اروم بهم نیگامیکردی وانگشت دستتومیمکیدی ازگرسنگی بعدرفتی پیش باباجون وخودبابات نافتوبریدن ومنو2ساعتی بیهوش کردن توپیش باباجوادبودی وقتی هوشیار شدم منوبردن تواطاق وشماهم امدید باباجوادگفتن پاشوخانومی که مثه جوجه پریه خییییییلی ناااااااازه دخترم شب قبلشم باباجون خواب دیده بودندکه یه اهوی کوچولوداخل خونمون وارد...
نویسنده :
ﻣﺎﻣﻲﺟﻮﻥ ﺟﻮﻧﻲ
17:26